جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
احساسات گرایی: تحلیل انسانی از باور اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Fritz Martin Kretschmer
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه به بررسی ماهیت باور و قضاوت اخلاقی می پردازم. باورهای اخلاقی به‌عنوان احساسات منع‌طلبانه ظاهر می‌شوند. یعنی قضاوت‌های اخلاقی تمایلاتی را برای تجربه چیزی مانند خشم، گناه، پشیمانی یا شرم (در اول شخص) و سرزنش، رنجش، خشم یا خشم (در دوم و سوم شخص) بیان می‌کنند. این تحلیل یک نظریه گرایشی خاص از ارزش را تشکیل می دهد که معمولاً توسط یک دوشرطی به شکل زیر به دست می آید: X P است [اگر و فقط اگر] X به گونه ای باشد که پاسخ P را در موضوعات ایجاد کند S بسیاری از فیلسوفان اخلاق، شناخت گرایان و غیرشناخت گرایان، شکل کلی دو شرطی را برای اهداف خود تطبیق داده اند. ممکن است گفته شود که محتوای باور اخلاقی و قضاوت به ظرفیت‌های روان‌شناختی از انواع مختلف بستگی دارد: علایق، ترجیحات (خرگوش)، تمایلات، تمایلات درجه دوم (لوئیس)، انگیزه‌ها، پاسخ‌ها (ویگینز)، نگرش‌ها (بلک برن) یا منش های ساده مشترک بیشتر این پیشنهادها این است که حالت‌های خاص ارزش‌ساز ذهنی تعریف نشده باقی می‌مانند. برای مثال، نگرش‌ها اغلب صرفاً به‌عنوان چیزی که قرار نیست باشند توصیف می‌شوند: باورهای استاندارد با شرایط حقیقت واقعی (مثلاً بر اساس یک نظریه مطابقت صدق الگوبرداری شده‌اند). یکی از اهداف این پایان نامه ارائه گزارشی مستقل از حالات ذهنی مربوطه است. بنابراین پیشنهاد من از واقعیت روان‌شناختی احساسات شروع می‌شود، و تحلیل کاملی از چیستی احساسات ارائه می‌دهد، قبل از اینکه رابطه احساسات خاص با باور اخلاقی را در قالب یک شرط دوگانه دیگر توسعه دهد: X دارای ارزش اخلاقی V است [اگر و فقط اگر] X باشد. مانند ایجاد احساسات تحریمی مرتبط با V در موضوعات S در تکمیل این فرمول، من (1) برای نسخه ای از درونگرایی در مورد باور اخلاقی استدلال می کنم، و (2) وضعیت معرفتی باورهای اخلاقی را به عنوان احساسات گرایشی متمرکز بر مفهوم یک علت احساسی به عنوان مثال، در مورد عاطفه غیراخلاقی ترس، علت احساسی چیزی است که من از آن می ترسم - یک شرایط خطرناک. اما احساسات تحریم ها به چه سمتی است، محتوای آنها چیست. پاسخ من به دنبال ایجاد فضایی برای مفهوم احساس مناسب است و در عین حال از نظر معرفت شناختی غیرشناختی باقی می ماند: احساسات تحریم مشمول شرایط تأمل انتقادی هستند، اما این شرایط ممکن است تنها بر همگرایی معقول احساسات تحت مفروضات روانشناختی اساسی دلالت کنند. در یک ضمیمه پیشنهاد شده است که آنچه قبلاً بر اساس دلایل مستقل مورد بحث قرار گرفته است، ممکن است به عنوان بهترین خوانش ما از فلسفه اخلاق هیوم به حساب آید.
جهنم: تحلیلی از برخی تلاش‌های مهم قرن بیستم برای دفاع از دکترین جهنم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tony J Gray
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی برخی از تلاش های عمده ای می پردازد که در طول قرن بیستم برای دفاع از دکترین جهنم در پرتو اتهاماتی که علیه آن صورت گرفته است. هدف آن بررسی گزاره‌های اصلی دکترین، ارزیابی انسجام استدلال‌های مختلف درگیر، و سپس تعیین مناسب‌ترین و منسجم‌ترین دفاع از دکترین است. فصل‌های دوم و سوم پس‌زمینه‌ای را برای بقیه پایان‌نامه ارائه می‌کنند و مدل سنتی جهنم را که در آثار سنت آگوستین و جاناتان ادواردز ارائه شده است، شرح می‌دهند، و سپس واکنش مدرن علیه جهنم را به‌عنوان مجازات تلافی‌جویانه ابدی بررسی می‌کنند. فصل چهارم به این سؤال می‌پردازد که آیا کارل بارت یک جهان‌شمول گرا بود یا خیر، و نتیجه می‌گیرد که چون او منطقاً نمی‌تواند از اتهام جهان‌شمول گرایی اجتناب کند، الهیات او قادر به ارائه دفاع کافی از دکترین جهنم نیست. هانس کونگ، کارل رهنر و هانس اورس فون بالتاسار، متکلمان کاتولیک رومی در فصل پنجم مورد بررسی قرار گرفته اند. آنها انبوهی از اطلاعات را در مورد موضوعات مربوط به جهنم ارائه می دهند، و اگرچه امیدوارند که یک نتیجه جهانی در اسکاتون وجود داشته باشد، اما از احتمال جهنم دفاع می کنند. فصل ششم به تأثیر و تأثیر کار سی. اس. لوئیس بر جهنم می پردازد، در حالی که فصل هفتم به بحث اخیر در مورد اینکه آیا کسانی که در جهنم هستند از بین خواهند رفت یا نه، می پردازد. اگرچه موقعیتی که به نام جاودانگی مشروط شناخته می شود ممکن است قابل دوام باشد، به عنوان دفاع از جهنم به خودی خود کافی نیست. فصل هشتم و نهم به بررسی ادله مورد استفاده در فلسفه دین می پردازد. ویلیام لین کریگ و توماس تالبوت در مورد امکان جهنم با استفاده از مفهوم دانش میانه بحث کرده اند. در حالی که دانش میانه ضعیف است، این بحث به ویژه در برجسته کردن مسائل مربوط به دفاع از جهنم مفید است، و سپس در فصل نهم که به بررسی دفاع از اراده آزاد از جهنم می پردازد، این موارد با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار می گیرند. در نهایت، نتیجه‌گیری استدلال می‌کند که کافی‌ترین و منسجم‌ترین دفاع از جهنم در دسترس ذهن مدرن بر اصل اراده آزاد استوار است. هنگامی که این دفاع به موضوعات خاصی می پردازد که در بقیه پایان نامه برجسته شده است، می توان دفاع منسجمی از دکترین جهنم ارائه کرد.
آینه معرفت: آینه ابزار وحی در فلسفه و دین یونانی-رومی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Fernando, RN
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به نقش آینه در پیشبرد دانش در دوران باستان یونانی-رومی می پردازد. این یک مطالعه چند رشته ای است که بینش هایی از فلسفه و دین را گرد هم می آورد. استفاده از آینه به عنوان کمک آموزشی در فلسفه به خوبی ثابت شده است، اما ادعای من این است که از آن برای پیشبرد دانش در اسرار دیونوسوس نیز استفاده شده است. در این پایان نامه، من هم آینه و هم انعکاس، هم شیء و هم پدیده را در نظر خواهم گرفت، زیرا بسیاری از نویسندگان این دو را به جای یکدیگر به کار می برند و این رویکرد کمک می کند تا بحث های مربوط به آینه را ظریف تر کند. من با در نظر گرفتن نظریات باستانی بینایی و بازتاب شروع خواهم کرد، زیرا این پیشینه ما را قادر می سازد تا درک کنیم که چگونه ایده های خاصی که زیربنای اپتیک و کاتوتریک باستانی می توانند بر تصور آینه در فلسفه و دین تأثیر بگذارند. فصل دوم من بر نحوه‌ی توصیف افلاطون و فلوطین که در فلسفه‌ی آنها اهمیت متافیزیکی عمیقی دارد، تمرکز خواهد کرد. فصل سوم من شهادت‌های دو متفکر کاملاً متفاوت، آپولئیوس و سنکا را مقایسه می‌کند و به این می‌پردازد که چگونه تداعی‌های فرهنگی اجتماعی آینه می‌تواند بر وضعیت آن به عنوان یک ابزار فلسفی تأثیر بگذارد. در نهایت، من به اسرار Dionysiac می پردازم، جایی که نگاه های اجمالی وسوسه انگیزی به پتانسیل آینه برای ارائه یک تجربه خارق العاده داریم. مطالعه من از تکنیک های انضباطی مختلف استفاده می کند و آنها را در مواد اولیه متنوع به کار می برد تا نشان دهد که روش های خاصی برای تفکر در مورد آینه وجود دارد که از مرزهای انضباطی فراتر می رود. و من استدلال خواهم کرد که رویکردهای مختلف به دانش موجود در فلسفه و دین بر نحوه استفاده، مفهوم سازی و ارزش گذاری آینه تأثیر می گذارد.
به سوی معرفت شناسی اصلاح شده و اهمیت آموزشی آن. [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John Grosvenor Shortt
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی معرفت شناسی اصلاح شده می پردازد که در نوشته های آبراهام کویپر، کورنلیوس ون تیل و آلوین پلانتینگا بیان می شود. این به دنبال توسعه سه موضوع اصلی از این نوع رویکرد است تا ببیند آیا پایه و اساس کافی برای یک گزارش منسجم از ایمان را تشکیل می دهند و اهمیت آنها را برای نظریه آموزشی بررسی می کند. مضامین مورد مطالعه عبارتند از: اعتقاد به خدا ممکن است به درستی در یک ساختار معقول عقلانی اساسی باشد. وحي الهي مي تواند خود تصديق كننده باشد. و گناه آثار معنوي دارد. بحث سومین مورد بر استقلال عقلانی و به ویژه بر شکلی که در عقل گرایی پانکریتی دبلیو بارتلی به خود می گیرد متمرکز است. موضع توسعه یافته شکلی معتدل از مبناگرایی است که می‌خواهد ایمان به خدا را در آگاهی فوری از صحبت کردن او از طریق گزاره‌های کتاب مقدس استوار کند. این آرمان با آرمان پاسخ مطلق به وحی الهی در مقابل آرمان استقلال عقلانی نامحدود است. مطالعه مسائل آموزشی با بررسی رابطه بین جهان بینی مسیحی اصلاح شده و ساخت نظریه آموزشی (یا دیگر) آغاز می شود و برای دگرگونی از درون حوزه های دانش از طریق معرفی پیش فرض های مسیحی در آنها بحث می کند. مطابق با این استراتژی برای ادغام ایمان و یادگیری، مطالعه ای در مورد پیامدهای نقد اصلاح شده خودمختاری برای اهداف و روش های آموزشی و برای بحث در مورد موضوع تلقین انجام شده است. موضوع نهایی که به آن پرداخته می شود این است که آیا درست یا ضروری است که مکاتب جداگانه ای از دیدگاه های مسیحی اصلاح شده و سایر دیدگاه ها در جامعه کثرت گرای معاصر ما راه اندازی شود یا نه. نتیجه‌ای که به دست آمده این است که جایی برای مدارس مسیحی اصلاح‌شده خوب وجود دارد، اما با این وجود، معلم مسیحی اصلاح‌شده ممکن است با وجدان خوب، در یک مدرسه دولتی تدریس کند.
 Frege's logicism: Getting an insight into what we grasp. An inquiry into the intended relation between the content of our arithmetic, and the content of Frege's logically perfect language.
نویسنده:
Mark Richard John Jennings
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز تحقیقی در مورد این است که آیا فرگه قصد داشته است که تقلیل منطقی خود توضیحی از محتوای حساب معمولی باشد یا آن را به عنوان جایگزینی در نظر گرفته است یا در واقع چیزی در بین این دو احتمال است. به عبارت دیگر، آیا فرگه به ​​دنبال این بود که در اسکریپت مفهومی Sinn و Bedeutung زبان حسابی معمولی ما را به تصویر بکشد؟ یا آیا او به دنبال این بود که هیچ کدام یا فقط یکی از آن چیزها را بگیرد - Bedeutung؟ در ظاهر، خود فرگه در این مورد کاملاً شفاف نیست: او در بهترین حالت نامشخص و در بدترین حالت ناسازگار به نظر می رسد. من استدلال می کنم که فرگه به ​​دنبال کشف هر دو Sinn و Bedeutung زبان حسابی ما بود. این به خودی خود یک پایان نامه جدید نیست، اگرچه تعداد کمی از آن را پذیرفته اند. کسانی که آن را تأیید می کنند، استدلال می کنند که برای فرگه، ما درک ناقص یا جزئی از محتوای حساب معمولی داریم، که فرگه با ساختن یک زبان منطقی کامل که در آن محتویات کامل حساب معمولی آشکار می شود، سعی در جبران آن داشت. من این دیدگاه را رد می کنم که درک ما ناقص است، این به دلایل تفسیری و غیر تفسیری. با تمایز بین درک ناقص و درک ناقص، من ادعا می کنم که فرگه درک ما را کامل، اگر تا حدی ضمنی و نامحسوس دانست. روش تحقیق من در اصل بر ارزیابی مجدد متن فرگه است. اما این همچنین بر ثمربخشی این ادعا نهفته است که دکترین بازیابی درک ضمنی منطق گرایی فرگه را نشان می دهد. این دکترین نه تنها به قابل قبول بودن ادعای فوق در مورد رابطه بین حساب ما و حساب اسکریپت مفهومی کمک می کند. این به حل مسائل دیگری که در جریان استدلال برای آن ادعا به وجود می آید کمک می کند. این موضوعات دیگر از منافع مستقلی برخوردارند. یکی از این مسائل مربوط به این است که منظور فرگه از این ادعاست که با استفاده از تعاریف پربار، حقایق تحلیلی می توانند دانش ما را گسترش دهند، و اینکه چگونه این موضوع به مفهوم حک کردن یک گزاره قبلا درک شده مربوط می شود. موضوع دیگر این است که آیا و به چه معنا باید منطق گرایی فرگه را دارای انگیزه معرفت شناختی بدانیم.
وابستگی-برادری: امید وجود انسان در پرتو نابرابری جهانی. کاوش در انسان شناسی الهیات کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Scott M. Myslinski
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه استدلال می‌کند که الاهیات مسیحی نیاز به بررسی انتقادی وجود انسان از طریق مقوله‌های اجتماعی و ساختاری در پاسخ به جهت کنونی جهانی شدن دارد که انسان‌سازی وجود انسان را تهدید می‌کند. به طور خاص، نیاز به یک انسان‌شناسی الهیات مسیحی معاصر وجود دارد که با علوم اجتماعی گفت‌وگو کند و تلاش کند درکی از گناه، فیض و رستگاری انسان را در مقوله‌های ساختاری و اجتماعی توسعه دهد تا دیدگاهی جایگزین از آنچه که دارد ارائه دهد. به معنای انسان بودن در پرتو انسان شناسی غالب است که در قلب خط سیر کنونی جهان در حال جهانی شدن قرار دارد. این بینش جایگزین از وجود انسان باید با چالش جهانی جهانی شدنی که وابستگی و پیوند متقابل بیشتری را بین مردم و ملت ها ایجاد می کند و جهانی جهانی شدنی که انسان شناسی خود محوری و فردگرایی رادیکال را پرورش می دهد و تشویق می کند، مقابله کند. به منظور کمک به انسان شناسی الهیات معاصر که با چالش بحران انسان بودن در چارچوب پیچیده جهانی شدن جهانی روبرو می شود، این پایان نامه از انسان شناسی الهیات دو الهیات یسوعی استفاده می کند: کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس. این پایان نامه تلاش می کند تا این دو متکلم را وارد گفتگوی پویا کند و در نهایت تحلیلی انتقادی از ماهیت گناه، فیض و رستگاری در درک مربوط به آنها از وجود انسان ارائه دهد تا انسان شناسی الهیاتی مناسب تری برای الهیات مسیحی معاصر ارائه دهد. به منظور انجام این وظیفه، این پایان نامه به شرح زیر ارائه خواهد شد. فصل اول ابتدا وضعیت خط سیر کنونی جهانی شدن را با نگرانی خاص در مورد انسان شناسی زیربنایی شکل کنونی جهانی شدن و مشکل نابرابری جهانی ترسیم می کند و چارچوب های توضیحی مختلفی را ارائه می کند که سعی در پرداختن به این مشکل دارند. سپس پاسخ های مختلفی را از الهیات کاتولیک به این مشکل ارائه خواهد کرد. در نهایت با این ادعا به پایان می رسد که الهیات کاتولیک، و به طور خاص انسان شناسی الهیات کاتولیک، می تواند با ارائه دیدگاهی جایگزین از وجود انسان، پاسخی مناسب به وضعیت و مشکل ارائه دهد. پس از طرح مسئله در فصل اول، فصل دوم نشان خواهد داد که چگونه انسان شناسی الهیات کارل رهنر و خوزه ایگناسیو گونزالس فاوس از بافت تاریخی خود توسعه یافته است. این کار را ابتدا با ارائه چگونگی پاسخ کلیسای کاتولیک به چالش های مدرنیته اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم انجام می دهد. سپس به تشریح چگونگی شکل گیری الهیات و انسان شناسی های رهنر و گونزالس فاوس توسط چالش های مدرنیته می پردازد. پس از تعیین مسئله و قرار دادن اندیشه رهنر و گونزالس فاوس به عنوان منابعی که این پایان نامه از آنها استفاده می کند، فصل های سوم تا پنجم قلب این پایان نامه را تشکیل می دهند. ابتدا، فصل سوم به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه رهنر و گونزالس فاوس به آنچه انسان‌شناسی الهیات مسیحی به‌عنوان مخمصه انسانی می‌بیند و چگونه مقوله الهیاتی گناه را درک می‌کنند تا شروع به ارزیابی انسان‌شناسی الهیات هر دو متکلم با توجه به خط سیر کنونی جهانی‌شدن و جهانی‌شدن کند، می‌پردازد. نابرابری جهانی سپس، فصل چهارم بر روانشناسی هر دو متکلم تمرکز خواهد کرد. پرسش اساسی راهنمای این فصل این است که انسان‌شناسی الهیاتی چه کسی می‌تواند به بهترین نحو به مشکل رستگاری تاریخی و اجتماعی بپردازد. سرانجام، فصل پنجم استعاره‌های ریشه‌ای کلیسا را ​​که از این دو انسان‌شناسی متمایز، اما مکمل، الهیات ناشی می‌شوند، بررسی خواهد کرد. در نهایت، من ادعا می‌کنم که انسان‌شناسی الهیاتی گونزالس فاوس به بهترین وجه انسان‌شناسی جایگزینی را برای انسان‌شناسی رایج در قلب مسیر کنونی جهانی‌سازی ارائه می‌کند، و بنابراین می‌تواند به اندازه کافی به واقعیت نگران‌کننده نابرابری جهانی بپردازد.
الهیات به مثابه بداهه نوازی: استفاده از استعاره موسیقایی هماهنگی برای تفکر الهیاتی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nathan Crawford
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پروژه خود را در سنت الهیات مسیحی قرار می دهد که به دنبال تفکر در مورد تفکر خود از خدا بوده است. با این کار، سنت انجام این تفکر را با توجه به موقعیت معاصر ضروری دیده است. بنابراین، این پروژه این خط فکری را با اندیشیدن به تفکر خدا در چارچوب معاصر انجام می دهد. تز پروژه این است که الهیات بداهه است. این پایان نامه از طریق تجزیه و تحلیل ایده همسویی هم در الهیات و هم در بداهه پیش می رود. این پروژه ماهیت الهیات را به عنوان بداهه با تجزیه و تحلیل ماهیت همسویی در تفکر الهیات بیان می کند و اینکه چگونه این امکان را برای الهیات باز می کند. سه مرحله گسترده وجود دارد. اولی گامی فلسفی است که دو چیز را به انجام می رساند: اول، بیان وضعیت کنونی الهیات در دنیای پسا متافیزیکی و دوم، طرحی از ایده همسویی از طریق تحلیل آثار مارتین هایدگر و ژاک دریدا. . مرحله دوم در بحث پروژه، بررسی موسیقی بداهه و روشی است که هماهنگی در تفکری که در این فرم موسیقی رخ می دهد، کار می کند. ثالثاً، این پروژه با ارائه روشی از تفکر برای الهیات در پرتو تحلیل همسویی در دو مرحله اول، چرخشی آشکاراً الهیاتی ایجاد می کند. نتیجه دوگانه است. ابتدا، این پروژه کار دیوید تریسی را در مورد قطعات الهیاتی در نظر می گیرد و از آن برای نشان دادن کثرت اشکال موجود در تفکر الهیاتی استفاده می کند. این امر، ثانیاً، منجر به تحلیلی از قدیس آگوستین هیپو و ساختارشکنی او از شکل الهیاتی می شود. او این کار را از طریق هرمنوتیک عشق انجام می دهد که منجر به کثرت اشکالی شد که برای تفکر الهیاتی استفاده می شد زیرا هدف الهیات - خدا - این کثرت را ایجاب می کرد. هدف نهایی این پروژه پیشنهادی برای روشی برای تفکر در الهیات است که با کثرت اشکال لازم برای اندیشیدن به خدا هماهنگ باشد.
نظام دیدگاه های کانت و دلالت های الهیاتی آن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Stephen Palmquist
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بخش اول ساختار کلی سیستم کانت را بررسی می کند. فصل اول استدلال می‌کند که نظام او را نمی‌توان بدون قدردانی از جهت‌گیری ریشه‌ای الهیاتی آن کاملاً درک کرد. فصل دوم «اصل دیدگاه» را معرفی می‌کند و دیدگاه را به عنوان «زمینه یا «شیوه بررسی» یک سؤال فلسفی و دیدگاه به عنوان موضوعی که در دست بررسی است، تعریف می‌کند. فصل سوم پیشنهاد می‌کند که یک الگوی معمارانه ثابت به سیستم کانت ویژگی «گوپرنیکی» می‌دهد. بخش دوم به بررسی زیربنای معرفت شناختی نظام کانت می پردازد. فصل چهارم، چهار دیدگاه اصلی او (استعلایی، تجربی، منطقی، و عملی) را به ترتیب پرداختن به امر ترکیبی پیشینی، ترکیبی پسینی، تحلیلی پیشینی و تحلیلی پسینی تعریف می کند. فصل پنجم این چارچوب چشم‌انداز را در مورد شش اصطلاح اصلی کانت به کار می‌گیرد: «شیء به خودی خود، «شیء استعلایی» و «ظاهر» شیء را از منظر استعلایی نشان می‌دهند. «پدیده»، «نام منفی»، و «مثل مثبت» شی را از دیدگاه تجربی نشان می‌دهند. فصل VT استدلال می کند که ایمان به چیز به خودی خود نقطه شروع ضروری برای سیستم کانت است. بخش سوم از اصول رسمی تعیین شده در بخش های اول و دوم برای تفسیر خود سیستم انتقادی استفاده می کند. فصل‌های VII-IX این سه نقد را به‌ترتیب سیستم‌هایی بر مبنای دیدگاه‌های نظری، عملی و تجربی می‌دانند. بخش چهارم مفاهیم الهیاتی نظام کانت را مورد بحث قرار می دهد. فصل X الاهیات او را همانطور که خود او می‌دید به تصویر می‌کشد: خداباوری که با انکار امکان شناخت انسان از وجود او، احترام درست به خدا را ترغیب می‌کند، اما از طریق استدلال‌های اخلاقی و غایت‌شناختی اجازه می‌دهد تا یک باور به اندازه کافی قطعی شود. فصل یازدهم، فلسفه دین کانت را به عنوان آزمایشی تفسیر می کند که برای اثبات این موضوع طراحی شده است که مسیحیت می تواند به عنوان دین جهانی بشر عمل کند. فصل دوازدهم توجه عمیق کانت را به تجربه دینی نشان می‌دهد و استدلال می‌کند که نظام انتقادی به‌عنوان یک کل در نظر گرفته شده است تا راه را برای عرفان انتقادی هموار کند.
انسان ها، تاریخچه روانی نیچه از عیسی، پولس و تولد مسیحیت را ببینید [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Morgan H. Rempel
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : از 60000 مطالعه علمی درباره زندگی عیسی که در قرن نوزدهم ظاهر شد، یکی از غیرعادی‌ترین و جذاب‌ترین آنها «دجال» فریدریش نیچه بود. متأسفانه، تعدادی از عوامل با هم ترکیب می شوند تا عملاً اطمینان حاصل کنند که تأملات نیچه نه تنها در مورد عیسی، بلکه در مورد سنت پل و اولین جامعه مسیحی، توجهی را که شایسته آن است دریافت نکرده است. واژگانی که نیچه در رفتارش با قهرمانان اصلی مسیحیت به کار می‌برد، اغلب آنقدر عمداً تقابل‌آمیز است که بی‌اهمیت است، در حالی که کل روش‌شناسی او بسیار غیرمتعارف است. او بارها اعلام می‌کند که آنچه پیش می‌برد یک تحلیل فلسفی سنتی نیست، بلکه اولین «روان‌شناسی» مسیحیت و بازیگران کلیدی آن است. در حالی که فروید به زودی "تاریخ روانی" روانکاوانه را رایج کرد - جایی که محقق اظهارات و تجربیات زندگی یک فرد مشهور را مطالعه می کند و فرضیه هایی را در مورد ذهن و انگیزه احتمالی آن شخص ارائه می دهد - چنین تلاش هایی در دهه 1880 تقریباً بی سابقه بود. هدف پژوهش حاضر سه گانه است. اول، نظم بخشیدن به تأملات پراکنده نیچه در مورد شخصیت های مسئول تولد مسیحیت. دوم، نگاهی به واقعیت فکری «پشت» اظهارات عمداً تقابلی نیچه در مورد قهرمانان اصلی مسیحیت اولیه. و ثالثاً، به سادگی این ادعای اصلی نیچه را جدی بگیریم که آنچه او در واقع پیش می برد روانشناسی مسیحیت است. آنچه ما کشف می کنیم این است که تاملات نیچه در مورد عیسی، پولس و اولین مسیحیان، به طور انبوه و به تعبیر خود (روانی-تاریخی) در نظر گرفته شده، در واقع توجه فیلسوفان را ایجاب می کند. (1) آنها بخش قابل توجهی از فلسفه دین به شدت اصیل و عمیقاً «روان شناختی» را تشکیل می دهند. (2) آنها به طور معمول به عنوان مقدمه برای بحث در مورد موضوعاتی که به طور سنتی مورد علاقه فیلسوفان هستند (عشق، اخلاق، قدرت، و غیره) خدمت می کنند. (3) و سرانجام، مانند رفتارهای مشابه او با سقراط، شوپنهاور و واگنر، با مطالعه دقیقاً آنچه نیچه در زندگی و پیام عیسی جشن می گیرد، انتقاد می کند و اغلب با آن «همذات پنداری می کند» و غیره. با حمله خشونت آمیز در مورد سنت پل، بینش واقعی از ذهن و فلسفه یکی از اصیل ترین متفکران قرن نوزدهم به دست می آید.
رمزگشایی هدیه عشق: خواندن دترینیتات آگوستین از طریق ژان لوک ماریون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Andrew Staron
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه ایجاد درک جدیدی از نحوه عبور هدیه عشق از فاصله بین معنای مورد نظر تثلیث و غیرممکن بودن آن دلالت - برای ما - است. به عنوان مثال L. Gioia، M. Hanby، P. Kolbet، L. Ayres) و De Trinitate را نه به عنوان مدلسازی متافیزیکی از تثلیث در خود، بلکه به عنوان مطالعه عقلانی حدود دلالت الهیاتی تفسیر می کند. هنگامی که در پرتو درک آگوستین از رابطه بین هرمنوتیک و تبدیل، و تأکید بر مأموریت‌های پسر و روح خوانده می‌شود، دترینیتیت توضیحی از دگرگونی انسان‌شناختی انسان به سوی یادآوری، درک و عشق به خدا ارائه می‌دهد. بخش دوم در نظر می‌گیرد. هدیه عشق در پدیدارشناسی ژان لوک ماریون ماریون با پشتیبانی از مفهوم پدیده اشباع شده، توصیف دقیقی از موهبت عشق ارائه می دهد که بر اساس دلیل خود پیش می رود و نه به یک انتزاع مفهومی، بلکه به یک معشوق خاص نزدیک می شود. این موهبت، نفس خود را از خودبنیاد بودنش دور می‌کند، و در عوض به درک موضوعی دعوت می‌کند که به بخشندگی و عشق پاسخ می‌دهد، موضوعی که با استعداد و فداکار است: آدونه. این عقلانیت عشق، تنش کلیدی در کار ماریون را به عنوان تنش بین نامعین بودن و حدود پدیدارشناسی و خاص بودن و بیش از حد مورد نیاز پدیده عشق روشن می کند. بخش سوم محل همگرایی پدیدارشناسی ماریون با درک خود آگوستین از اهمیت عشق است. به وحی تثلیثی تقلیل شهوانی ماریون به دی ترینیتیت توصیفی نمادین از عشقی را ارائه می دهد که به واسطه آن مکاشفه خود خدا برای ما واسطه می شود. عشق پاسخگوی آدونه، مفهوم آگوستین را از انسان به شکلی که با تصویر خدا ساخته شده است، تیزتر می کند و نشان دهنده مکاشفه تثلیث در ایجاد چیزی است که در غیر این صورت برای ما غیرممکن بود: پیشرفت ما در عشق. به نوبه خود، De Trinitate نام مکشوفی را برای ماریون فراهم می کند که می توان با آن خدا را در و از طریق خاص بودن عشق فرا خواند: پدر، پسر و روح القدس.
  • تعداد رکورد ها : 1276